دولتهای رانتیرو عواقب آنها

دولتهای رانتیرو عواقب آنها

امیرحسین عزیزی

فلسفه تشکیل بیشتر دولت ها خدمت رسانی وساماندهی مردمی بوده که زیر لوای که پرچم و در یک محدوده سرزمینی خاص به نام کشور با هم زندگی میکردند واز ابتدای شکل گیری ، هر دولتی مسیری خاص را جهت این سر وسامان دادن به مملکت خویش انتخاب می کردند.واگویه روش های حکومت داری از حوصله این نوشتار خارج است والبته نیز کمک خاصی به موضوع نخواهد کرد،لذا با توجه به موضوع به عنوان راقم این سطور دولت ها را در حوزه خدمت رسانی وبر اساس درآمد دولتها به دو دوره قبل وبعد از استخراج نفت تقسیم بندی می کنم.در دور اول این تقسیم بندی که کم وبیش تمام درآمد دولتها از طریق مالیات تامین می شد وگاهی نیز با حمله ،یورش و غارت ممالک دیگردرآمدهایی به خزانه حکومت واریز می شد، واین مالیات گرفتن ها اوج و فرود هایی نیز داشت .به طور مثال عوارض مالیاتی که در دوره قاجار گرفته می شد شامل عواید مالیاتی برزمین ، چها پایان ، احشام،گله داری ،ومالیات بردکانداری ، پیشه و کسب وکار بود که یک پنجم محصول به عنوان مالیات گرفته می شد وگاهی نیز به طور مثال در زمان فتحعلی شاه تا سی درصد نیز می رسیدوعواید املاک شاهی نیز از دیگر منابع مالی حکومت بود که نهایت خدمت رسانی به مردم تامین امنیت البته نه آنگونه که باید در داخل کشور وجلوگیری از تهاجم کشورهای مهاجم بود که آنهم به خاطر حفظ موقعیت خودشان مجبور به حفظ مرزها بودند.اما دور دوم این تقسیم بندی به بعد از کشف نفت برمی گردد که در ایران خرداد ۱۲۸۷ برای اولین بار در میدان نفتون دره خرسان مسجد سلیمان نفت استخراج شد،و شرکت دارسی طی قراردادی ۱۶درصد سود سالیانه را به حساب دولت وقت ایران می ریخت و اگر با نگاهی بدون غرض به این موضوع توجه کنیم بعد از کشف نفت وضع معیشتی مردم که مجاور چاه های نفتی بودند دچار تحول گشته وبه تدریج چون درآمد حکومت رو به افزایش بود به تبع آن در رفاه مردم نیز تاثیرگزاربود ولی به واسطه فقر ومحرومیت مالی و بودجه ای که قرنها آن دولت ها با آن دست وپنجه نرم کرده بودند وشاید هم به علت نداشتن ظرفیت از همان ابتدا حکومت ها مسیر را گم نمودند واین نوع درامد حکومت ها را به سوی رانتیر شدن پیش برد.ضمن احترام به فهم خواننده این سطور توضیحی کوتاه ومختصر در مورد رانت و دولت های رانتیر ارائه می گردد.رانت ، به درامدهایی گفته می شود که یک دولت از منابع خارجی از طریق فروش مواد خام و منابع زیرزمینی وبا کمک سایر دولت ها بدست می آورد و دولتهای رانتیربه دولتهایی گفته می شود که مقادیر قابل توجهی از رانت های خارجی را به شکل منظم دریافت می دارند.از شروع به کار استخراج نفت در مسجد سلیمان و قراردادهایی که امروزه به عوان قراردادهای ننگین نام برده می شود( گرچه در ابتدا چاره ای جز بستن قرارداد نبود تا که این مایع حیاتی استخراج گشته ومعیشت زندگی مردم را متحول کند) و چنانچه اشاره شد دولت ها از همان ابتدا مسیر را گم کرده ووبسیاری از این رانت های دریافتی خرج تجمل وسفرهای خارج از کشور وعقده کشایی ها شد تا زمانی که دکتر مصدق آن مرد بزرگ تاریخ رنسانسی در صنعت نفت بوجود اورد ونتیجه سالها مبارزه خود ویارانش باعث ملی شدن نفت گردید.و بعد از آن اندکی از رانت های دریافتی هزینه ملت شد ولی در کل در دولت های رانتیر درصد بسیار کمی از نیروهای کار درگیر تولید رانت بودند و در عمل آنگونه که شایسته بود مردم به عنوان صاحبان اصلی نفت از این درامد نفعی عایدشان نمی شد .

در دولتهای رانتیر بخاطر اینکه در ظاهر بار مالی دولت برعهده مردم نیست در نوع هزینه کردن نیز انگونه که باید دولت پاسگوی مطالبات مردم نیست ولی مقداری از این رانت ها برای جلب همکاری وکنترل جامعه مورد سوء استفاده قرار می گیرد واین هزینه کردن از طریق اعطای اعتبارات به گروه های خاص صاحب قدرت ونفوذ وافزایش هزینه دولتی در اقتصاد داخلی وتشکیلات احزاب وجمعیت ها به هدر می رود،این احساس بی نیازی ظاهری دولت از مردم باعث عدم احساس نیاز پاسخگویی به مردم ونتیجه آن بی نیازی دولت از دموکراسی ومانع تراشی در مسیر توسعه کشورمی شود.در نتیجه دولت به جای خلاقیت ،نوآوری وفعالیت های مولد به کسب درآمدهای آسان روی می آورد.بعد از انقلاب اسلامی ۵۷ وبا توجه به شعارهای ملت وعلت های انقلاب مسیر رانت ها دستخوش تغییر وتحولات شد که البته ۸سال جنگ این فرصت را به تهدید تبدیل کرد وبوجه دریافتی از فروش نفت هزینه دفاع می گردید وبعد از آن نیز سالها این رانت ها هزینه باسازی خرابی های ناشی از جنگ شد.در دولت سازندگی تحولی در حوزه اقتصاد پیش آمد ودولت وقت از کمون سوسیالیستی به مرحله بعد از ان یعنی اقتصاد لیبرالیستی روی آورد که طبیعت این کمون اقتضا می کرد صنایع دولتی به سوی خصوصی سازی رهنمون شود واگر بعضی مافیای قدرت وزیاده خواهی ها اجازه می داد قطع یقین گام های اساسی در جهت تحول و کیفیت اقتصادبرداشته می شد و در واقع به خاطر عدم بستر سازی مناسب فرهنگی این خواست دولت به وقوع نپیوست که دولت اصلاحات با این احساس نیاز تحول فرهنگی طرح جامعه مدنی با نیم نگاهی به اقتصاد را پیش کشید که آن هم به واسطه سنگ اندازی ها وبحران های هفته ای یک بار ،به نتیجه دلخواه نرسید.اجازه می خواهم به سیاستهای دولت نهم ودهم اشاره ای نداشته باشم که نه فقط در راستای اهداف جمهوری اسلامی گام مؤثری براشته نشد بلکه سیر قهقرایی و در جهت مخالف اراده ملی بود.و اکنون با وجود گذشن یک قرن تجربه از روز استخراج نفت وبا اذعان به اینکه روزی این سفره خدادای جمع خواهد شد ثواب آن است که انقلابی جدی وتمام عیار در حوزه تحول درآمد نفتی صورت گرفته و ضمن جلب اطمینان ملت در این فرصت اندک باقی مانده در حوزه تولید گامهای اساسی براشته شود وبه تدریج درامد دولت و بودجه جاری همچون اکثر کشورهای پیشرفته بر مالیات پایه گذاری شود ودوباره تاکید می کنم ابتدا باید قبل از هر چیز اعتماد عمومی ملت در زمینه هزینه کردن صحیح آن بدست آید ملت بزرگ ایران که پایه

گذار مدنیت در جهان بوده با اعتمادسازی به این نوع نگاه اقتصادی جواب مثبت خواهد داد واکنون در صد بسیارکمی از مردم (صاحبان تولید) مستقیم مالیات می پردازندوهرگاه ملت خود مستقیم تامین کننده بودجه جاری حکومت باشد از نوع وچگونگی هزینه کرد آن سوال خواهند کرد ودولت ها نیر مجبور به پاسخگویی خواهند بود.

پس در این مدت باقی مانده از استخراج نفت ومنابع زیر زمینی بهتر است که توجه جدی به توسعه وتولیدات پایه ای وکشاورزی بشود چون که تاکنون نیاز های این بخش بیشتر از طریق واردات و به گونه ای سنتی تامین شده و همچنین به تولیدات (نه فقط صنعت مونتاژ)و صنایع مادر ودر واقع به فعالیتهای مولد وهموار نمودن زمینه خلاقیت و نواوری پرداخته شود که تا خبردارشویم ناگهان چقدر زود دیر می شود.
تاریخ درج :  1394/3/9

تعداد بازدیدها : 2093

ارسال نظر