مهمان ناخوانده ای که فصل انتخابات فیلش یاد هندوستان می کند

بازهم قصه سراسر ماجرای انتخابات شروع شده وقطار انتخابات شورای های شهر وروستا به ایستگاه پنجم رسیده است، البته ناگفته پیداست که تا شروع فرآیند انتخابات حداقل بیش از سه ماه مانده ولی استان کهگیلویه وبویراحمد بازهم پیشقراول بوده وشاهد پیش لرزه های انتخاباتی پیش از موعد است.نامزدهای کاندیداتوری که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود علیرغم اولتیماتوم های مسئولین استاتی تبلیغات خود را خصوصا در فضای مجازی آغاز کرده اند

و اصلا گوش بدهکاری برای شنیدن چنین هشدارهایی ندارند و اینطور بنظر می رسد چنین هشدارهایی صرفا آب درهاون کوبیدن است.گروههای مرتبط با نامزدها نیز در حال جولان در فضای مجازی هستند،گروههایی که شب و وروز از بحث های مرتبط ونامرتبط معطل نیست واسباب کلافگی را نیز فراهم کرده است.دراین بین رقابت بر سر افزایش تعداد اعضا نیز بالا گرفته و گویی قرار است دنیای مجازی تعیین کننده باشد کاندیداها وحامیان سعی می کنند هر روزه به هر طریق ممکن از خویشاوند سببی ونسبی و ...را جذب کنند وچنان تیم های مشاور ورسانه ای شکل گرفته که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نیز به پای آنان نمی رسند.نکته جالب توجه اینکه ربات هایی نیز به نمایندگی از کاندیداها ایجاد شده که کاملا مطیع وظیفه خوشامد گویی ویژه به اعضای جدید را بر عهده دارند.کاندیداهای محترم نیز درگروهها هر از چند گاهی رخ عیان می کنند ودوستان حامی نیز لایک وکامنت وبیانیه های پرشور صادر می کنند.اینجاست که دقیقا نسبت های دور ونزدیک فامیلی پر رنگ تر ،سلام وعلیک ها گرم تر ومهربانی ها عجیب گل می کند، تا جایی که ته دلت آرزو میکنی کاش همیشه فصل انتخابات باشد تا لطف دوستان شامل حالت شود.حال آنکه انتخابات نماد مردم سالاری وعقلانیت در جامعه است که مردم طی این فرآیند تصمیم گیری رسمی برای اداره بهتر امور خود دست به انتخاب می زنند ،تا افراد کار آمد وتوانمند برگزیده شوند ومسائل ومشکلات تسهیل وتا حد امکان مرتفع گردند.،ولی دقیقا عکس این تفکر برجامعه استان کهگیلویه وبویراحمد باتوجه به نوع بافت آن حکمفرماست .ما همیشه در صحنه ایم ولی بخشی از این حضور به مرام ومسلک قومی وطایفه ای ما برمی گردد وبرای هر رای دادنی به دنبال ریشه واتصال قومی هستیم تا این مسئله مهر تاییدی برا انتخابمان باشد،در واقع مسائل قومی وطایفه ای مهمان ناخوانده ای است که هر از چندگاهی به بهانه های مختلف خصوصا فصل انتخابات فیلش یاد هندوستان می کند وکنگر می خورد ولنگر می اندازد ودراین بین هرچه طایفه گسترده تر شانس موفقیت افزون تر است وحامیان نامزد انتخاباتی نیز بازار داغ اقناع و رایزنی ودیپلماسی قومی وخویشی را به راه می اندازند و همه را دعوت به رای دادن به کاندیدای منظور می کنند.قوم وطایفه ظرفیتی است که باید از آن استفاده درست ومطلوبی شود نه اینکه در شرایط ومواردی خاص رگ غیرتش گل کند ورخ عیان کند.روشن است وقتی مبنای انتخاب مسائل قومی وطایفه ای باشد فرد منتخب نمی تواند نسبت به کسانی که از این طریق به وی رای داده اند بی تفاوتی پیشه کند چون از طرفی خود را مدیون آنان می داند واز طرف دیگر نمی خواهد این سرمایه اجتماعی فامیلی را از دست بدهد ،که این مسئله خود به نوعی فشار هنجاری ایجاد می کند تا جایی که شاید فرد منتخب مجبور به انجام کاری فراتر از چارچوب قانونی شود.این مسئله به فرهنگ مدرنیته وشهرنشینی نیز مربوط می شود چرا که درسایر شهرها به تعبیر جامعه شناسان مبحث گمنامی وناشناختگی مطرح است که افراد چون شناختی نسبت به هم ندارند انتظاری دراین حوزه ندارند وسعی می کنند شایسته سالاری وضوابط را اساس ومبنای انتخاب قرار دهند ولی برای استانی نظیر کهگیلویه وبویراحمد که از شهری شدن ومدرنیته تنها ظواهر آن را یدک می کشد اساس انتخاب را رابطه ها مشخص می کند وپیروز این ماراتن کسی است که طایفه اش گسترده تر باشد و پر واضح است که نتیجه وخروجی چنین انتخابی چنگی به دل نخواهد زد و بازهم اندر خم یک کوچه می مانیم.از سوی دیگر کاندیداها ولیدرهای وابسته شان نیز ارزیابی می کنند چه کسانی همراه وهمپای آنان بوده اند تا در فرصت مغتنم جبران مافات کنند وکسانی که دراین حوزه همراهی نداشته اند نیز خود به خود از حیطه شمول جبران خارج می شوند که این مسئله خود نیز عامل ایجاد شکاف های دیگری خواهد شد.تا زمانی که بستر وفضای انتخاباتی موجود حاکم باشد وتفکر ودیدگاههای جامعه ما بر اساس روابط ومرام ومسلک قومی باشد وضعیت ما درجا زدن در شرایط موجود خواهد بود،هر رای ما عامل مهم درعمران وآبادانی شهرمان خواهد بود،نیکوست معقولانه ومسئولانه رای بدهیم وبدانیم عواقب انتخابمان هرچه که باشد دامن خودمان را می گیرد

تاریخ درج :  1395/11/15

تعداد بازدیدها : 1490

ارسال نظر