ابتکار جنوب از ریشه های ناکارآمدی یک شورا گزارش می دهد جای خالی نخبگان در شورای فرهنگ عمومی


پس از پیروزی انقلاب بر اساس فرمان امام در سال 63 شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت، این شورا ابتدا وظیفه ساماندهی وضعیت دانشگاه ها را برعهده داشت ولی بعد از مدتی رسیدگی به وضعیت فرهنگی جامعه دراین شورا مطرح وبنابر نظر رهبر معظم انقلاب که درآن مقطع زمانی ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را برعهده داشتند پیشنهاد تشكیل شورای فرهنگ عمومی مطرح شد ونهایتا در سال 64 شورای فرهنگ عمومی به منظور تعیین اهداف، سیاست‌گذاری و هدایت فرهنگ عمومی كشور با وظایف مشخص شكل گرفت ورسما از سال 65 فعالیت خود را آغاز کرد.این شورا در سال 72 با هدف توجه بیشتر به مسایل فرهنگی استان‌های کشور و پی‌گیری مصوبات شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در سطح استان‌ها اقدام به تأسیس و تشکیل شورای فرهنگ عمومی در مراکز استانها کرد. این شورا در استان‌ها به ریاست ائمه جمعه و نایب رئیسی استانداران و دبیری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها فعالیت می‌ کند.در شورای فرهنگی عمومی استانها باید استعدادها، قابلیت ها و توانمندی های فرهنگی استان شناسایی و وضعیت فرهنگ عمومی استان براساس شاخص های تعیین شده مورد مطالعه ،تحلیل وارزیابی قرار بگیرد وهمچنین پژوهش وتحقیقات مرتبط با این حوزه انجام بگیرد تا از خروجی ونتایج این تحقیقات وپژوهش ها برای حل مشکلات ومسائل فرهنگی استفاده شود.ارائه وپیشنهاد طرح های عملیاتی و کاربردی برای بهبود شاخص های فرهنگ عمومی استان و ارزیابی روند اجرایی سیاست ها و برنامه های فرهنگی در استان از دیگر وظایف این شوراست . در ادامه فعالیت‌های شورای فرهنگ عمومی در استان‌ها با هدف توجه به شهرستان‌ها، تشکیل شورای فرهنگ عمومی شهرستان‌ها در دستور کار شورای فرهنگ عمومی قرار گرفت و در سال ۸۵ آیین‌نامه شورای فرهنگ عمومی شهرستان با هدف بررسی معضلات و ویژگی‌های فرهنگی در جامعه شهری و روستایی ،تلاش برای حذف سنت‌های غلط رایج و تشویق مردم بر حفظ و تقویت ارزش‌های دینی، انقلاب اسلامی و فرهنگی منطقه،اتخاذ شیوه‌های تشویقی و نظارتی در شهرستان از سوی شورای فرهنگ عمومی به منظور اعتلا و شکوفایی فرهنگ عمومی در ابعاد مختلف و...شکل گرفت.


دولتی بودن شورا کمیت عمل را لنگ وکند کرده است


در استان کهگیلویه وبویراحمد نیز شورای فرهنگی عمومی مانند سایر استانها تشکیل می شود، ولی مسئله مهم این است که ضعف هایی اساسی بر این شورا حاکم شده است. باید گفت اعضایی که در این شورا حضور دارند عموما وعمدتا مدیرانی هستند که به بدنه دولت وصل هستند ودر جلسات بیشتر به جای تجزیه وتحلیل مسائل فرهنگی و ارائه راهکار وپیشنهادات مرتبط با این حوزه اقدام به گزارش عملکرد ،آمار وارقام می کنند در صورتی که چنین شورایی جای ارائه عملکرد وکارنامه نیست واین مسئله با طبیعت وفلسفه شکلی و وجودی این شورا نیز منافات دارد.همانطور که اشاره شده این شورا وظیفه دارد قابلیت وتوانمندی استان در حوزه فرهنگ را بشناسند و وضعیت فرهنگ عمومی جامعه را بررسی وتبیین کند تا مشخص شود به لحاظ فرهنگی استان در چه جایگاهی قرار دارد وبه فراخور این مسئله نقاط ضعف وقوت این حوزه زیرساختی وحیاتی مشخص شود ومتناسب با آن اقدام شود واگر جایی ضعف ،کاستی وکم کاری وجود داشت با استناد واستفاده از تحقیقات وپژوهش هایی که از طرف کارشناسان خبره ومتخصص صورت گرفته مرتفع شود.مدیران ما در استان در چنین نشست وجلسه ای عموما یا حرفی برای گفتن ندارند، یا احساس می کنند باید بگویند عملکردشان چه بوده است،در واقع همین دولتی بودن شورا کمیت عمل را لنگ وکند کرده ،در سطح شهرستان نیز عملا چنین شورایی در سایه بقیه مسائل وسیاسی کاری ها محو شده و تشکیل نمی شود.چنین نشستی می طلبد مدیران مرتبط با حوزه فرهنگ عمومی جامعه دست روی نقاط ضعف حوزه فرهنگ عمومی بگذارند ودنبال جواب باشند نه اینکه نمادین اقدام به برگزاری جلسه ای کنند ویک ساعتی وقت اختصاص دهند وبعد هم جلسه تمام تا وقت بعدی.اگر باحلوا حلوا کردنها دهان شیرین می شد استان وبه تبع کشور با این حجم مشکل ومعضل مواجهه نبود ،برگزاری نشست های بدون خروجی وبدون ضمانت اجرایی تنها اتلاف وقت وانرژی وجلسات بدون خروجی است .


بی توجهی به وضعیت فرهنگی جامعه تبعات بدی به بار می آورد


همه این ها در شرایطی بوده که در دهه های اخیر مشخص شده بی توجهی به وضعیت فرهنگی جامعه تبعات بدی به بار می آورد ،تبعاتی که گاها حتی جبران ناپذیر است .وقتی مسئولین مرتبط در استان به این امر واقفند واز وضعیت معضلات وآسیب های اجتماعی وفرهنگی در استان اطلاع دارند وبارها آمارهای ناخوشایندی نیز حاصل شده آیا باز هم می خواهند با همان سبک وسیاق قبلی اقدام به برگزاری این شورا کنند،چیزی شبیه این مسئله در فوتبال هم گاها مشاهده می شود وبازیکنان برای رفع تکلیف بازی بزن زیر توپ را در پیش می گیرند که صرفا بازی تمام شود.گذشته از مسئله حضور مدیران آمار وعملکرد به دست این است که جای کارشناسان فرهنگی،اجتماعی،روانشناسی و.. در چنین شورایی خالی است ،شاید مسئولین برگزاری این شورا بگویند کارشناس فرهنگی نیز درجلسات حضور دارد ،باید اینجا پرسید این کارشناس را چقدر جدی می گیرند وچقدر اجازه اظهار نظر وصحبت های کارشناسی را به وی می دهند.صرف حضور یک یا دوتا کارشناس نه تنها کفایت نمی کند بلکه شآن کارشناسی که فقط حضور دارد وعملا کاره ای نیست را زیر سوال می برد.


اعضای شورای فرهنگی نخبگان وکارشناسان فرهنگی نیستند


سعید پایدار کارشناس حوزه فرهنگی استان نیز در این رابطه می گوید روند حاکم بر مملکت وجامعه ما روند فرهنگ محوری و فرهنگ باوری نیست ودر واقع فرهنگ در پیش سیاست،اقتصاد وقدرت و.. ذبح شده است.این کارشناس فرهنگی ادامه داد اعضای شورای فرهنگی نخبگان وکارشناسان فرهنگی نیستند بلکه مدیران دستگاههای اداری هستند که غالبا با فرهنگ هم بیگانه هستند وبه موجب قانون باید درجلسات حضور داشته باشند ودر واقع ذهن آنان هیچ موضوع فرهنگی را تراوش نمی کند ،که بعدبخواهند آن را پیگیری کنند وطبیعتا چنین شورایی مصوبه ای هم نخواهد داشت.پایدار گفت راهکارحل این مسئله این است که باید تعداد اعضای دولتی این شورا تقلیل یابد وافرادی خارج از گردنه دولتی یعنی کارشناسان وکنش گران اجتماعی وفرهنگی حضور داشته باشند .به اعتقاد وی چون به دلیل حاکم بودن روح دولتی در این شورا واقعیات سانسور می شود وهیچ ارگانی از مشکلات وآمارها بطور شفاف سخن نمی گویند.پایدار جلسات شورای فرهنگی عمومی را یک جلسه دولتی می داند که مثل خیلی از کار گروهها بدون خروجی برگزار می شود واین مسئله می طلبد از کارشناسان فرهنگی واجتماعی متناسب با موضوع دعوت شود وفرهنگ به اهل ان سپرده شود.


اولین وظیفه شورای فرهنگ عمومی مسئله شناسی فرهنگی است


وقتی عصاره شورای فرهنگ عمومی جامعه نه از کارشناسان خبره ومرتبط که از مدیران عملکرد محور باشد قطعا جلسات شورای فرهنگ عمومی خروجی نخواهد داشت واگر هم مصوبه ای تصویب شود نه تنها از جانب خود اعضا که از جانب سایر دستگاه های اجرایی نیز جدی گرفته نمی شود چون مصوبات این شورا ضمانت اجرایی ندارند ودر واقع دستگاهها الزامی به اجرای آن نمی بینند ونتیجه همه این موارد این است که کارکرد این شورا نه تنها کاربردی ونتیجه بخش نخواهد بود بلکه با تقلیل نیز مواجه خواهد شد .مهمترین مسئله این است که اعتقاد والزام باید در پشت چنین شورای اثرگذاری باشد .شریف اسلامی کارشناس حوزه فرهنگی استان در این زمینه می گوید یکی از مهمترین وظایف شورای فرهنگ عمومی ارتقای فرهنگ عمومی جامعه است،اما این ارتقا صرفا با یک نشست دوساعته ماهیانه یا دو ماهه و تدوین صورت جلسه ای از مصوبات رخ نخواهد داد.او ادامه می دهد اولین وظیفه شورای فرهنگ عمومی در راستای ایفای نقش خود، مسئله شناسی فرهنگی است، ابتدا باید مسئله های فرهنگی که در استان وجود دارد توسط این شورا احصا شده و سپس برای آنها برنامه ریزی فرهنگی صورت گیرد.اسلامی گفت سیاستگذاری فرهنگی بدون توجه به مسئله شناسی فرهنگی بی نتیجه است، شورای فرهنگی باید چشمی تیزبین برای مشاهده و ذهنی تحلیلگر برای تحلیل وضعیت فرهنگی جامعه داشته باشد و از طرفی دارای خردی جمعی برای تدوین راهکارهای لازم با توجه به شرایط جامعه برای رفع مشکلات فرهنگی باشد.از طرفی این شورا در این چرخه باید بر اجرای مصوبات خود نظارت کرده و پس از اجرا بازخورد آنها را نیز بررسی و به اصطلاح بازخوردگیری کند.به گفته این کارشناس فرهنگی اگر این شورا هنوز نتوانسته نقش مهم خود را به خوبی ایفا کند، شاید این چرخه ذکر شده معیوب باشد و یا نگاه به جلسات شورای فرهنگ عمومی نگاهی سطحی و صرفا جلسه ای باشد.به اعتقاد اسلامی اغلب دستگاههای مهم و صاحب تریبون، قدرت و امکانات و منابع در این شورا عضو هستند و با این حال باید از اعضای این شورا سوال کرد که چرا مصوبات آن ضمانت اجرایی ندارد،چرا که اگر حداقل خود دستگاههای عضو مصوبات را اجرایی کنند بخشی از مشکلات مرتفع خواهد شد.


دستگاه های فرهنگی دیدگاه های سیاسی دارند


سید محمد کاظم نظری فرماندار بویراحمد نیز می گوید وجود شورای فرهنگ عمومی ضروری است چرا که این شورا با حضور شخصیت های علمی،اداری،روحانیون وصاحب نظران وتلفیق بخش دولتی وغیر دولتی تشکیل می شود و می تواند در مباحث فرهنگی واجتماعی منطقه واستان که کاربا گره و بن بست مواجه می شود ورود پیدا کند واین مباحث را باز ومرتفع کند وهمچنین در سیاست گذاری و اولویت بندی مسائل فرهنگی هر استان نقش پیشتازی داشته باشد ولی با این حال باید گفت این شورا هم در کلیت کشور ،هم استانها وبه تبع شهرستانها این شورا آنطور که باید جایگاه خود را پیدا نکرده است.به گفته فرماندار ویراحمد یک بخش این مسئله به کلیت ساختار فرهنگی کشور برمی گردد که در حوزه فرهنگ متولیان متعددی وجود دارد و بین این متولیان موازی کاری وجود دارد ومرکز وقانونی که این دستگاههای فرهنگی را ملزم به هم افزایی وهمکاری کند وجود ندارد ،در صورتی که شورای فرهنگ عمومی می تواند این نقش را ایفا کند.وی با بیان اینکه این شورا کارهایی انجام داده ،ولی انتظار می رود ومی تواند بهتر از این ها ظاهر شود ادامه داد مسئله دیگر این است که دستگاه های فرهنگی دیدگاههای سیاسی دارند و این مسئله نیز مشکلات را مضاعف می کند، بنابراین ضمن لزوم برقراری جلسات شورای فرهنگ عمومی بصورت منظم وبا حضور همه اعضا،باید از حضور کارشناسان وصاحب نظران خارج از بدنه دولت استفاده شود تا جان دوباره ای در کالبد این شورا دمیده شود وشورا را از حالت دولتی بودن خارج کنند،که اصحاب رسانه هم می توانند در این زمینه مطالبه گر باشند .

همه این مسائل نشان می دهد اگر مسئولین ارشد و حوزه فرهنگی استان بدنبال ارتقای فرهنگ عمومی جامعه وپیگیری مصوبات شورای فرهنگی عمومی جامعه هستند باید به سمت وسویی بروند که تصمیمات آنان دارای ضمانت اجرای قوی باشند که همه دستگاهها خود را ملزم به اجرای مصوبات ببینند وگذشته از این مسئله باید از حضور کارشناسان ونخبگان حوزه فرهنگی،اجتماعی و... بیشتر استفاده شود واز روند حاکم که روح دولتی وارائه عملکرد است فاصه بگیرند.

تاریخ درج :  1396/8/15

تعداد بازدیدها : 101

ارسال نظر