پروژه های عمرانی به نام و کام سه نماینده استان تمام می شوند

پای نمایندگان درکفش دولت

 

در آستانه انتخابات بررسی وآگاهی بخشی پیرامون یک موضوع مهم ضروری بنظر می رسد .مصادره دستاوردهای دولت به نام وتوسط نمایندگان درکهگیلویه وبویراحمد اتفاقی مهم است که نباید بسادگی از کنار آن گذشت.

 

دولتی که طی چند حضورش همه تلاشش رابه کار می بندد تا بتواند درحوزه های مختلف خصوصا عمرانی منشا بیشترین خدمات به مردم باشد ، با مصادره دستاوردها وخدماتش توسط نمایندگان عملا به حاشیه می رود ومردم نیز همه چیز را ازعملکرد نماینده ونه دولت می بینند که این امر مصداق تخریب ناآگاهانه وحتی آگاهانه دولت توسط نمایندگان خواهد بود وبطور کلی باعث جا افتادن یک نگرش ودیدگاه در جامعه می شود، اینکه دولت هیچ کاره است.

 

فرقی نمی کند دربویراحمد ودنا تا گچساران وباشت یا حتی کهگیلویه ،چرام،بهمئی و..این مسئله دیده می شود وپروژه ها به نام دولت وبه کام نمایندگان پیش می روند.

 

البته نباید دراین میان منکر قدرت،نفوذ ونقش نمایندگان در تصویب برخی پروژه ها ورایزنی آنها برای تخصیص اعتبار ومواردی از این دست شد ولی اینکه نماینده بر روی این پروژه ها مانور دهد وهمه آنها را به نام خودش ثبت کند ،نه با واقعیات و نه با وظایف قانونی یک نماینده همخوانی ندارد.

 

اصل هفتاد و يكم قانون اساسي،صل 133 این قانون وهمچنین اصل هشتاد وهفت آن مواردی هستند که حدود وحیطه وظایف نمایندگان مجلس را تعیین وتعریف کرده اند ومعلوم می کنند یک نماینده حتی در حوزه بومی نمایندگی اش هم باید در چارچوب تعریف شده حرکت کند وهر جایی که لازم بود از قدرت ونفوذش برای پیشبرد بهتر برخی موارد بهره بگیرد ،نه اینکه دچار خلط وظایف با دولتمردان شود ،که اگر پروژه دستاورد وبازخوردی داشت به نام خودش تمام شود واگر هم باخلل مواجهه ویا متوقف شد همه چیز ازچشم دولت دیده شود.

 

کافی است مرور وبررسی  بر وعده ها وصحبت های هر سه نماینده استان انجام شود، زمانی که بحث برسر خدمات وامور عمرانی می شود متفق القول همه چیز رابه نام خود اعلام  کرده و  وانمود می کنند هر چه دستاورد بوده را خودشان برای مردم به بار آورده اند.

 

البته نباید منکر ضعف در اطلاع رسانی نمایندگان دولت دراستان هم شد.کسانی که همواره دم از مظلومیت دولت می زنند باید  پا ودستشان به عمل باز شود وبه جای دست روی دست گذاشتن وظیفه دارند همه امکانات خود را بسیج کنند تا جامعه به این باور برسد که اینها همه خدمات چشمگیر وقابل توجه دولت  بوده.درعمل اما همه چیز برعکس است وحتی مدیران دولتی هم، هم پیمان نمایندگان استان هستند وبر طبل مصادره این خدمات می کوبند.چون آینده وضمانت ماندنشان بر صندلی مدیریت را در گرو تابع نماینده بودن وپیاده کردن اوامر آنها می دانند.

 

وقتی مدیران دولتی نه دست نشانده نماینده عالی دولت که دست نشانده ،نماینده باشند بنابراین نمایندگان همه کاره پروژه ها وطرح ها می شوند ودستورات،برنامه ها وتوصیه های خود را دراین زمینه به مدیران دیکته می کنند واین آنها هستند که مشخص می کنند چه پروژه ای کجا وچگونه طرح ریزی شود.

 

درنتیجه این اتفاق شاهد بروز وظهور مدیرانی خواهیم بود که نه تنها فرصت رشد وپویایی وحتی اطلاع رسانی خدمات دولت را ندارند بلکه دراین زمینه مسئولیتی راهم متوجه خود نمی بینند و به ضعیف ترین شکل ممکن ظاهر می شوند ودراین چرخه همه چیز بر وفق مراد نماینده می شود ومردم هم به این باور می رسند که این  نماینده است که باید برایشان کاری بکند.

 

بروز این اتفاق نه تنها خوشایند نیست ،که تبعات منفی زیادی هم دارد،اینکه مردم از دولت نا امید شوند واین احساس راداشته باشند که دولت برای آنها قدمی برنمی دارد باعث بی اعتمادی آنها به دولتمردان ودراز کردن دستشان به سمت نماینده ای می شود که وظایفی تعریف شده دارد و  نه درحیطه اجرا ونه عزل ونصب ها درحوزه بومی نمایندگی اش قانون تکلیفی برای او معین نکرده.

 

در این اتفاق هم نماینگان مردم درمجلس شورای اسلامی استان وهم دولتمردان مقصرند،دولت باید در حوزه اطلاع رسانی حتی در دورافتاده ترین نقاط هم قوی تر ظاهر شود ونمایندگان هم باید برای رسیدن به اهدافشان دست از چنین رویه ای بردارند ودرچارچوب قانونی مشخص شده حرکت کنند ودچار خلط وظایف با دولتی ها نشوند.

تاریخ درج :  1398/11/2

تعداد بازدیدها : 604

ارسال نظر