ناکارآمدی تبلیغات مجازی در انتخابات شورای شهر/ به قلم فاطمه رشیدی

کافیست یک ساعت گوشی را کنار بگذارید و بعد دوباره صفحه تلگرام یا واتسپ را باز کنید.هزاران پیام در صدها گروه روی صفحه خودنمایی می کند. پیام هایی که لحظه به لحظه تغییر می کند.در چشم به هم زدنی خود را در گروه جدیدی می بینید و تا بخواهید بدانید چه کسی شما را به گروه اضافه کرده در سیل پیامهاغرق می شوید و در این شرایط یا باید گروه را ترک کنید و یا از سر معذرورات در گروه بمانید و صدای هشدار پیامهای گروه را خاموش کنید..

وقتی گوشی هنگ می کند و ترافیک داده تمام می شود تازه به خود می آیید که از عضویت در این همه گروه هاچه چیزی عایدتان شده و اصلا در این گروه و شبکه ها چه محتوایی رد و بدل می شود که این همه هزینه به مخاطب تحمیل می کند. این تردید در ماندن یا رفتن از گروه ها فقط مختص به مخاطبان نیست. آنهایی که تبلغیات خود را به فضای مجازی آورده اند نیز بر سر دو راهی قرار دارند که این شیوه تبلیغ تا چه حد می تواند در موفقیتشان موثر باشد.تبلیغات اگر جنبه اقتصادی داشته باشد می توان میزان موفقیت آن را سنجید اما اگر برای یک کاندیدای شورای شهر باشد سنجش میزان اثر گذاری تبلیغات مجازی کاری دشوار و زمانبر است و تا اعلام نتیجه انتخابات نمی توان درباره موفقیت آن قضاوت کرد. 

تبلیغات سیاسی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مساله ای است که از انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اسفند 94شروع شد. البته در انتخابات های قبل از آن و در دولت دهم نیز تا حدودی از شبکه های اجتماعی استفاده می شد اما کارکرد این شبکه ها در حد اطلاع رسانی بود و کمتر برای تبلیغات مورد استفاده قرار می گرفتند دلایل مختلفی هم داشت از جمله اینکه میزان دسترسی مرد م به اینترنت مثل امروز نبود و در آن دولت هر آن امکان فیلتر شدن این شبکه ها وجود داشت در نتیجه نمی شد روی آنها به عنوان یک رسانه همه گیر و قابل رقابت با رسانه ملی حساب باز کرد.

شرایطی که در دولت تدبیر و امید کاملا تغییر کرد و در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری اسفند 94 فضای مجازی بهترین ارگان رسانه ای برای گروهی از کاندیداها بود که در فضای بی عدالتی رسانه ای نادیده گرفته شدند . این کاندیداها از شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل و سایتهای محلی بیشترین استفاده را بردند و اتفاقا موفق هم شدند . 

در آن مقطع توصیه و تایید چهره های سرشناس ملی و استانی جریان اصلاحات و اعتدال همچون امضا و اثر انگشتی قوی به لیستها اعتبار بخشید و مخاطبان این رسانه های نوپا به راحتی به لیست ها و افراد مطرح شده در فضای مجازی اعتماد کردند.آن چیزی که باعث پیروزی لیست های کشور شد بیشتر از آنکه به رزومه افراد مرتبط باشد به توصیه بزرگان اصلاحات و اعتماد رای دهندگان به توصیه کنندگان بر می گردد.

حالا یک سالی گذشته و به گزارش مر کز فناوری اطلاعات ایران بیش از 60 درصد مردم ایران به اینترنت دسترسی دارند و تقریبا همه جریانهای سیاسی و اجتماعی بر تبلیغات در فضای مجازی حساب ویژه ای باز کرده اند با این تفاوت که در انتخابات شوراها از لیست ها و توصیه ها خبری نیست و خود کاندیداها باید به معرفی خود بپردازند و این معرفی را به شبکه های مجازی معطوف کرده اند واز سوی دیگر در شرایطی که رای دهندگان از همه تریبونها به فاصله گرفتن از رای قبیله ای و طایفه ای دعوت می شوند باید از میان صدها کاندیدای احتمالی با استناد به مطالب منتشر شده در فضای مجازی 7 تا 8 نفر را انتخاب کنند که هیچ سندی دال بر معتبر یا نامعتبر بودن گفته ها و رزومه ها ی مطرح شده 

وجود ندارد .

مثلا در شهرستان بویراحمد تنها سه نفر مدرک دکترا دارند در حالی که عنوان دکتر برای بسیاری از کاندیداها به کار می رود .

با همه این احوال باز هم این سوال مطرح است که تبلیغات در فضای مجازی چقدر می تواند در موفقیت کاندیداها موثر باشد این سوالی است که این روزها کاندیداها را بر سر دو راهی قرار داده که آیا همچنان مثل گذشته خانه به خانه بچرخند و برای جمع آوری رای تبلیغ کنند یا ارتباطشان را با دنیای اطرافشان با گوشی و رایانه مدیریت کنند.

برای اینکه میزان موفقیت تبلیغات در فضاهای مجازی را بسنجیم کافیست نگاهی به گروه های ایجاد شده در شبکه های اجتماعی و کیفیت تبلیغاتی که در آنها صورت می گیرد بیندازیم.

گروه هایی که کف آن هزار و دویست نفر عضو دارد و گاه اعضای آن تا پنج هزار نفر هم می رسد. در این میان نیمی از اعضا در همه گروه ها مشترکند و صرفا با اهداف شخصی و نه در حمایت از کاندیدای خاصی، محتوایی را کپی کرده در همه گروه ها به اشتراک می گذارند و به دلیل تکراری بودن این محتواها به ندرت مطالعه می شوند.البته گاهی مطالبی که به اشتراک گذاشته می شود نیز خارج از عرف و شئونات جامعه است.

برخی دیگر با رصد کردن تصاویر پروفایل افراد و گاها ورود به حریم خصوصی افراد، هیاهو و تنشی در گروه ها ایجاد می کنند که گاها این جنگ و دعوا به دنیای واقعی نیز کشیده می شود.

عده ای افراد سودجو نیز در این بازار بی قانون، بدون اینکه استراتژی و برنامه خاصی در تبلیغ داشته باشند صرفا با دریافت مبالغی کاندیداها را دلخوش به انتشار محتوا و تبلیغاتی می کنند که کمتر مورد توجه عامه مردم قرار می گیرد کاندیداها را نیز به اشتباه به این باور رسانده اند که هر کس در فضای مجازی هزینه نکند از پیش باخته است همه اینها در حالی است که به دلیل زیاد شدن تعداد کاندیداها و تبلیغات کمتر کسی به صحبتهای بدون پشتوانه ای که کانالها و فضاهای مجازی و غیر رسمی منتشر می شود توجه می کند.

در این بازار داغ عده ای هم کارشان ایجاد رزومه های جعلی و عنوانهای تقلبی برای کاندیداهاست و کسانی که با رزومه واقعی بدون عناوین دهان پرکنی مانند دکتر و مهندس در عرصه حضور پیدا کرده اند.نیزآسیب می بینند.

گروه هایی نیز وظیفه دارند که در فضای مجازی رقبای کاندیداهای مورد نظرشان را تخریب کنند و از آنجایی که تصور می کنند مطالب منتشر شده در فضای مجازی قابل پیگیری نیست پس تخریب در فضای مجازی موبایلی و حتی رسانه های غیر رسمی محلی بی پرواتر از فضای رسمی انجام می شود.کاندیداها نیز به این باور رسیده اند که حضور در رسانه های محلی غیر رسمی می تواند موفقیت آنها را تضمین کند به همین دلیل در این بخش هزینه کرده اند.

در نتیجه انبوه پیام های بی محتوا و بازنشری ، رزومه و عنوانهای تقلبی ،ورود به حریم خصوصی افرد ،تخریب کاندیداها و مهمتر از همه نبود معیاری برای سنجش و اعتماد به مطالب منتشره باعث شده به رغم فراگیری شبکه های مجازی و رسانه های محلی غیر معتبر،احتمال موفقیت افرادی که به این فضا تکیه کرده اند کاهش یابد و گاها ممکن است از محبوبیت و اعتبار آنها نیز بکاهد.

تاریخ درج :  1396/2/5

تعداد بازدیدها : 1581

ارسال نظر