الزامات شرایط کنونی

محمدعلی وکیلی

 

اپیزود اول:چهارشنبه هفته گذشته، به جهت تقدیر از زحمات تیم ملّی در جام جهانی، به خانه سنگربانِ شگفتی‌سازِ ایران، بیرانوند رفتم و البته در آنجا بازیکن جنگنده و خوب تیم ملی، وحید امیری را نیز ملاقات کردم.خانه‌ای در انتهای تهرانسر که به زحمت آن را یافتم! خانه‌ای که تا دلتان بخواهد صفای بی‌ریایی داشت که نمی‌شد از آن دل‌ کَند. این فضای دلنواز و آن اصرارِ میزبانِ مهمان‌نواز، باعث شد که بیش از چند ساعت و تا نزدیک نیمه‌های شب آنجا بمانم.بیرانوند از صحنه‌ رویایی پنالتی‌ِ معروف گفت؛ به تعبیر خودش، جانش را به کَفَش گذاشت تا ضربه پنالتی را گرفت. او می‌گفت پیش از اینکه رونالدو به توپ ضربه بزند، چشمان خود را بستم و به خداوند گفتم که مانند اسطوره آرش که جانش را به کمان گذاشت تا از مرزهای ایران محافظت کند، من نیز جانِ خود را می‌گذارم تا از دروازه ایران محافظت کنم. از این روی، از حضرتش خواستم تا این معامله را با من بکُنَد. شاید به همین علت بود که وقتی توپ را گرفتم، برای چند لحظه روی توپ به خواب عمیق و آرام فرو رفتم؛ انگار که جان داده باشم! 

نیاز به تکرار ندارد که این پنالتی‌ای که بیرانوند گرفت، چگونه روحیه تیم را دوچندان کرد و بیراه نیست که بگویم بقیه بازی تحت‌الشعاع این کار بیرانوند قرار گرفت. حقیر پس از بازی با پرتغال طی پیامی نوشتم که سقف ظرفیت تیم ملّی در این مقطع همین بود. تقریباً بیشترین تدبیری که می‌شد مقابلِ پرتغال به خرج داد همین بود. ما صعود نکردیم ولی همه از تیم ملّی رضایت دارند. چون هم تک‌تک بازیکنان تمام توانِ خود را گذاشتند و هم ردپای همه‌ی تدبیرِ مدیران فنی و اجراییِ تیم در این بازی‌ها پیدا بود. موقعیتِ کنونیِ فوتبالِ ما، بیش از این کشش نداشت. ما رقیبِ قهرمان آفریقا، قهرمان جهان و قهرمان اروپا بودیم و ناگفته پیداست که فوتبال ما با این کشورها فاصله معنادارِ ساختاری دارد.

اپیزود دوم:اکنون همه می‌دانیم که کشورمان ایران در چه موقعیتی است. استکبار جهانی با تمام توان علیه ما برخاسته است. حجم اقتصاد ما مقابل اقتصاد این استکبار اصلاً به‌چشم نمی‌آید؛ حالا تصور کنید که چگونه باید مقابلِ جنگ اقتصادیِ آن دوام بیاوریم. بدون تعارف، قصه پیچیده و سخت است. جنگِ امروز، جنگی نابرابر است. نباید دچار توهم شد و باید با مردم صادقانه حرف زد. قطعاً در ادامه فشارها بیشتر هم خواهد شد. ما در برجام نشان دادیم که حاضریم برای رفاه مردم کشورمان، با دنیا سقفِ تعامل را داشته باشیم. اصلاً تمدن ایرانی اسلامی، هیچگاه مخاصمه‌گر نبوده است. اما سخن ترامپ چیز دیگری است! او به هیچ چیزی پایبند نیست. لذا راهی جز مقاومت باقی نمانده است. مقاومت اقتصادی مقابلِ اقتصادِ عظیمِ آمریکا اصلاً کارِ آسانی نیست. تنها در صورتی که همه ظرفیت خود را بسیج کنیم، امکانِ مقاومت وجود دارد. ما قطعاً اقتصادمان در این جنگ آسیب خواهد دید؛ اما می توانیم با تمهیدات خاص کاری کنیم که مانند تیم ملّی فوتبال‌مان سربلند بمانیم.

ما اگر سقف تدبیر را به‌کار بستیم، از سقف توانایی نیروی انسانی داخلی استفاده کردیم، با سقفِ همدلی از کشور دفاع کردیم، و در یک کلام اگر توانستیم در کشورداری، تیمی «ملّی» باشیم و رفتار ملّی داشته باشیم، می‌توانیم از این جنگِ سخت، سربلند بیرون بیاییم. همه افراد، مسئولین و دستگاه‌ها باید «ملّی» رفتار کنند تا بتوانیم اتمسفر مقاومت ملّی را تشکیل دهیم‌. باید همه قوای مملکت، سهم خود را در این مقاومت بپردازند و مسئولیت قبول کنند. تصمیمی که فردا می‌خواهند بگیرند امروز گرفته شود. نباید گذاشت هزینه تصمیمات و اشتباهات از جیب ملت پرداخت شود. باید امکانات تمام دستگاه‌های حاکمیتی به‌نفع مردم به کار گرفته شود. در چنین مواقعی، به‌جای مدیریتِ بسته، باید درب های حکومت را گشود تا بتوانیم از سقفِ ظرفیتِ انسانیِ کشور استفاده کنیم. تنها در این صورت می‌توانیم تیمِ ملّیِ ایران را در کشورداری تشکیل دهیم. این تیم ملّی مانند بیرانوند از جان مایه می‌گذارد تا از ایران حفاظت کند. در این صورت، هر نتیجه‌ای که پیش بیاید قابلِ افتخار است. ما در دهه شصت یکبار تیم ملیِ مقاومت را تشکیل دادیم؛ در آن مقطع ما چند صد هزار شهید تقدیم کردیم اما با رضایت و افتخار. 

تیم ملّی ما صعود نکرد اما همه از تیم ملّی خود رضایت داریم و همه دنیا نیز به این تیم احترام می‌گذارد. تیم ملّیِ ما، با بازی های ملّیِ خود، پیروز ترین تیمِ صعود نکرده بود. همیشه پیروزی ما، در گروِ تشکیلِ تیمِ ملّیِ مقاومت بوده است!

تاریخ درج :  1397/4/11

تعداد بازدیدها : 1965

ارسال نظر