مرضیه دادگر// دوشنبه 6 خرداد ماه جاری خبرآتش سوزی بلادشاپور به عنوان یکی از بزرگترین بافت‌های تاریخی کشور روی خروجی رسانه ها قرار گرفت.

بلافاصله پس از این آتش سوزی عنوان شد حجم وسیع علفهای هرز وخشکی که دراطراف این بافت قرار داشته باعث شده تا آتشی که به گفته مدیرکل میراث فرهنگی استان عمدی بوده شعله ورتر شود واین بافت ارزشمند درمعرض خطری جدی قرار بگیرد.محمود باقری اضافه کرد: با توجه به بارش‌های خوب امسال علف‌های هرز در محوطه بافت تاریخی دهدشت رشد زیادی داشته که یک روز پس از معارفه، مدیر جدید پایگاه پژوهشی بافت تاریخی دهدشت اقدام به تمیز کردن و جمع آوری علف‌های هرز در بافت کرد اما با مخالفت تعدادی از خانواده‌های ساکن در این بافت، جلوی این کار گرفته شد.

به همین راحتی حجمی از علفهای هرز یک بافت تاریخی ارزشمند را که به عنوان شناسنامه آثارتاریخی استان کهگیلویه وبویراحمد شناخته می شود تا مرز نابودی پیش برد ولی انگارکمی بخت با بلادشاپور یار بود وبنابر صحبت های باقری آتش مهار شد واسیبی به بافت نرسید.البته نباید خیلی به این آسیب ندیدن هم خوشبین بود ،چرا که مدیرکل پایگاه‌های جهانی کشور در بازدید اخیر خود ازاین بافت اعلام کرد:علیرغم ظرفیت بافت تاریخی دهدشت فعلا نه تنها شرایط ثبت دریونسکو را ندارد بلکه درصورت عدم محافظت از فهرست آثار ملی هم خارج خواهد شد.
اما درظاهر شایدبه گفته اقای مدیرکل عوامل غیرعمد بیرونی و علفهای هرز دلیل این اتفاق بوده باشد ولی اصل ماجرا نه این علف هرزهای خود رو در زمین اطراف بافت، که علف هرزهایی است که درتفکر،نگرش ، زندگی وهمه چیز ما ریشه دوانیده وباعث افت کیفیت زندگی وایجاد روابط بیمارگونه وبه تبع تباهی جامعه ،میراث گذشته وآینده ما شده است.

کارشناسان ومنابع  علمی براین باورند:علف های هرز هرکجا که باشند باعث خسارت به نهالستانهای جنگلی،مراتع وچمن زارها،هدر رفتن آب،زمینه سازی برای انواع آفات وبیماری ها، کاهش کیفیت وخراب شدن محصولات دامی،زیانهای بهداشتی برای انسان،نامرغوب شدن بذر وکم شدن ارزش کمی وکیفی محصولات زراعی می شوند.
حالا یک حساب سرانگشتی داشته باشیم تا ببینیم محصول این چرخه ،سیستم ومحیط معیوب آدمهایی هستند که در هر مقام ومسئولیتی چه مدیر وچه شهروند عادی و..همانند علف هرزعمل می کنند ونتیجه رشد وتکثیر چنین تفکری تبعات وپیامدهای بعضا جبران ناپذیری است که درجامعه به بار می آید.

این روزها وسالها دراثر همین تفکر علف هرزی با طیفی از افراد وجامعه ای افت زده وبیمار روبرو هستیم که درسیستم اداری باعث رابطه  ورانت بازی بجای شایسته سالاری درگزینش ها شده وخروجی ان کم کاری وحتی هیچ کاری مسئولانی است که از دل خود ما برامده ومحصول همین محیط بوده اند پس نباید همه انگشت اتهامات رابه سمت مدیران نشانه گرفت ،بلکه باید یک چارت انسانی زیرمجموعه را  درنظر گرفت ومتوجه بود که اگر این افراد  به عنوان زیرمجموعه در مسئولیتشان کم کاری کنند چه اتفاقی می افتد.
بی مسئولیتی اجتماعی،انفعال سمن ها وتشکل های مردم نهاد و وجود موانع زیاد بر سر راه فعالیت آنها ،تشکیل کمپین  وهشتگ زدن  درمواجهه با اتفاقات ،موج سواری ها ،سواستفاده های قومی وسیاسی ،توهین وفحاشی ،بال وپر دادن به اتفاقات وبزرگنمایی ،واکنش های احساسی همه وهمه محصول سیستمی است که ما خود دربه وجود امدنش ودراشاعه وگسترشش نقش داشته وداریم.

اگر گریزی به همین اتفاقات اخیر استان بزنیم واکنش ها را بررسی کنیم دقیقا همه این  رفتارها را به چشم می بینیم.ابتدا همه موضع می گیریم ،بیانه صادر می کنیم،ماجرا در شبکه های اجتماعی بازنشر می دهیم ،مسئولان را متهم می کنیم،فحش وتوهین هم که اگر نباشد یک جای کار می لنگد ،عده ای از ما هم موج سواری می کنیم وبستر موجود را فضایی برای تسویه حساب شخصی،قومی وسیاسی قرار می دهند .اما مسئولان هم در برابر این ماجرا به تجویز درمان ها ومسکن های مقطعی روی می آورند تا خودی نشان دهند ،بعد از چند  روز هم تب ماجرا می خوابد تاثابت کنیم ما در تفکرات انقضا داریم استادیم که با یک غوره سردیمان می شود وبا یک مویزهم گرمیمان.
ماجرای خودکشی های اخیر دختران دیشموکی به دلیل ترک تحصیل وازدواج اجباری،کودک همسری وخود سوزی هایی که دراین خش اتفاق می افتد،یا حتی قصه پر درد مخمل زن معلولی که در شرایط فلاکبت باری طی همه این سالها زندگی کرده مثالهای خوبی دراین زمینه است.

در ماجرای مخمل به زودی خبر آن در ابعاد وسیع گسترش یافت،فضای مجازی پر شد از ماجرای مخمل،حتی یکی از سلبریتی ها به ان واکنش داد،مردم عادی هم نسبت به ان واکنش نشان دادند،توهین وفحاشی به مسئولان مرتبط هم در کانون ماجرا بود،بی اخلاقی وبداخلاقی ها هم فراوان دیده شد ،برخی ها هم فریادهای وا اسفا واحساسی سر دادند،که چرا چنین وچنان شده ، ولی  تجربه نشان داده قصه مخمل هم بزودی تمام می شود وانگار نه مخملی بوده ونه مشکلی.
البته در سالی که مقارن با انتخابات هست قطعا این بی اخلاقی ها بیشتر نمود وبروز پیدا خواهد کرد همانطور که درگذشته اتفاق افتاد وواکنش ها وتفکرات علف هرز وار زمینه ساز بد اخلاقی ها وعقده گشایی های زیادی شد که اگر چنین تفکری ادامه یابد یقینا باید منتظر فساد وتباهی درجامعه باشیم.

باید اذعان کرد جامعه این روزهای ما حکایت همان زمینی است که هر چه درآن  بکاری همان را درو می کنی اگر آن را دریابی وبه امان خدا رهایش نکنی وبدانی چه می کاری قطعا به جای علفزار وشوره زار محصول خوبی برداشت می کنی ولی اگر تفکر نا صحیح ونادرست بکاری هم محصولش علف هرزی خواهد بود که دود ان به چشم همه خواهد رفت ونتیجه می شود جامعه وسیستمی معیوب ،بیمار وافت زده که تبعاتش  دامن گیر همه می شود.