جنگل های زاگرس از گنجینه های تکرار نشدنی کشورمان ایران می باشدودر در دفع پدیده های گرد و خاک ،جذب آب های زیر زمینی، حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش خاک ، تعادل آب و هوایی و جلوگیری از گرمایش پهنه سرزمین تاثیر فراوان دارندوبیش از 60 درصد اکسیژن جهان نیزتوسط جنگل ها تولید میشود. 50 درصد گونه های دارویی کشور و تقریبا معادل 25 درصد گونه های گیاهان دارویی اروپا ،سرچشمه 10 درصد آب ها و اکثر رودخانه های بزرگ کشور و تامین کنننده آب مصرفی اکثرصنایع بزرگ،نفت و گاز در این منطقه قرار دارد. متاسفانه در سالهای گذشته آتش سوزی های گسترده و اجرای پروژه هایی مانند احداث خطوط انتقال نفت وگاز ،کار خانه های ی شن وماسه ......،احداث غیر اصولی جاده های اصلی و فرعی ،سد سازی های بی رویه بدون توجه به پیوست های زیست محیطی ، اسناد بالادستی ، آمایش سرزمین باعث تخریب گسترده جنگل ها ومنابع طبیعی شده وحفاظت مناسب و همه جانبه ی از این ذخایر زیست محیطی به عمل نیامده واین خود با عث تشدید فرایند تخریب در این منطقه شده است. به واقع باید دست نیروهای خدوم منابع طبیعی، محیط زیست و سایر ارگانها به خصوص نهادهای مردمی که با امکاناتی بسیار اندک و با جان و مال خود در این راستا گام هایی را برداشتند و سالهای گذشته در حفظ محیط زیست و منابع جغرافیایی کوشا بوده اند بوسید واز ایشان تقدیربه عمل اورد. آتش سوزی و بیماری ،وفعالیت های بدون ضابطه باعث از بین رفتن بخش مهمی از این گنجینه ها خدادای شده ومسئولان در خوابی زمستانی در تابستان داغ ایران به سر می برند و تاکنون اقدامی جامع، ماندگار وهمه جانبه در این خصوص انجام نداده اند. به واقع باید پرسید علی رغم اینکه این پدیده جغرافیایی چندین سال است در حال رخ دادن می باشد و هر ساله جوانان عزیز کشورمان در این راه همچون پروانه در آتش می سوزند خرید تجهیزات دفع آتش سوزی و تجهیز نیروها مردمی و دولتی به وسایل آتش نشانی یا خریدهلی کوپتر مخصوص دفع آتش سوزی چقدر هزینه دارد که سالهاست هر چه مردم زاگرس نشین فریاد می زنند فریاد آنها به جایی نمی رسد. آیا مسئولین کشوری نمیدانند بیش از 30 درصد نفت کشور در منطقه زاگرس قرار دارد؟آیااز ارزش میلیاردها دلاری بلوط ها و جنگل های زاگرس بی خبرند؟ البته جای تعجب ندارد زیرا بسیاری از مسئولان سطح کشور از لحاظ سواد و دانش برنامه ریزی ،جغرافیایی محیط زیست و توسعه پایدار ضعیف و نسبت به این پدیده ها ناآگاه هستند . ولی در واقع با چه صدا و و فریادی به مسئولین امرو سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بگوییم که ارزش این جنگل ها ، منابع طبیعی محیط زیست و گردشگری طبیعی متاثر از آنها در آینده نه چندان دور از ارزش نفت و گاز بالاترخواهدرفت.در واقع اثر تخریب جنگل های زاگرس بسیار بیشتر از خشک شدن دریاچه ارومیه خواهد و میلیونها انسان و هزاران شهر و روستا را متاثر از خود خواهد نمود واز خود مخاطرات اجتماعی ،سیاسی امنیتی گسترده ای به جا خواهد گذاشت. متاسافانه عمق بحران و فاجعه جغرافیایی و زیست محیطی صورت گرفته تاکنون مدنظر برنامه ریزان کشوری قرار نگرفته و این را از مقایسه اعتبارات خشک شدن دریاچه ارومیه(10 هزار میلیارد تومان )و اعتبارات اتش سوزی های و خشک شدن جنگل های زاگرس می توان مشاهده نمود. امیدواریم با مدنظر قرار گرفتن نظرات متخصصین و دلسوزان فضای جغرافیایی ایران از تخریب این زیستگاه کهن ملت وتمدن ایران زمین جلوگیری به عمل آید. در پایان موارد ذیل به مسئولان امر پیشنهاد می گردد: 1-پرداخت درصدی از عوایدی خط لوله های گاز ،نفت،تاسیسات نفتی.... برای توسعه پایدارجوامع محلی وترمیم و حفظ منابع طبیعی و محیط زیست آسیب دیده مناطقی که مورد تخریب گسترده قرار گرفته اند 2-پرداخت حق وحقوق اجتماعی به استان هایی وجوامع محلی که در اطراف این تاسیسات زندگی می کنند. 3-ایجاد سایت دائمی پایش جنگل های زاگرس در شهر یاسوج با خرید تجهیزات به روز(هلی کوپتر،پهپاد،تجهیزات و دمنده ای اطفای حریق،..... 4-ایجاد پژوهشکده جغرافیایی وتوسعه پایدار زاگرس جهت بررسی علمی دقیق علت تخریب،خشکیدگی وآتش سوزی جنگل های زاگرس ،توسعه پایدار جوامع محلی و ارایه راهکارهای به روز ،کارامد وعملیاتی.......... در پایان ونگذاریم جنگل و زاگرس بمیرد که ایران خواهد مرد محمدمهدی حسن زاده:پژوهشگر حوزه جغرافیا وآمایش سرزمین
|