اكران مستند بازگشت فلامينگو ها در پرديس سينمايى گلستان روايت نبرد فلامينگوها براى بقا ابتكارجنوب، زهرا وصالى// مراسم رونمایی از مستند زیست محیطی بازگشت فلامینگوها در گروه سینمایی هنر و تجربه در روز دوشنبه ۳۰ بهمن در پردیس سینمایی گلستان شیراز با حضور کارگردانان اثر و همچنین دوستداران محیط زیست و سایر تماشاگران برگزار شد. این مستند ۳۴ دقیقه ای، روایتی است از زندگی فلامینگوها و جنگ آنها برای بقا در دریاچه بختگان و مهارلو می باشد. این مستند به کارگردانی محمدجواد آرمان مهر و سیدحسین آزادی در خصوص زیست فلامینگوها در تالاب بختگان و تغییرات سرگذشت آنها در این زیست بوم منحصر به فرد است که متاسفانه در حال حاضر به دلیل اثر سد سازی های بالادست و عدم دریافت حقابه، بختگان به شوره زاری تبدیل شده که حیات گونه های مختلف و از جمله فلامینگوها در معرض خطر قرار گرفته و با اندک آب تالاب، بعید به نظر می رسد مهاجرت این گونه مجدد به این زیستگاه صورت پذیرد. ساخت مستند آن هم از نوع محیط زیستی با چالشهای فراوانی مواجه است ؛چرا که عوامل کار در کنترل ما نیست و نیازمند صبوری فراوان است و با دنیای پرسرعت امروز تناقض دارد ؛ چرا که برای خلق تصاویر نیازمند صرف زمان زیاد و صبوری بالا می باشد. مصاحبه کارگردانان این مستند در ادامه مى آيد: ***ایده این کار از کجا نشأت گرفته است ؟ محمد جواد آرمان مهر کارگردان : قرار بود ما یک مستندی از سرچشمه تالاب بختگان از اقلید تا نیریز تهیه کنیم. در این راستا چندین سال تصویربرداری از بالا دست تا پایین دست صورت گرفت. به دلیل وسعت منطقه و مسیر طولانی، تصویربرداری خسته کننده بود. در اواخر اسفند ۹۵ و اوایل فروردین سال ۹۶ به دلیل آبگیری مختصری در تالاب بختگان، با زادآوری فلامینگوها در دریاچه بختگان مواجه شدیم. ما تصمیم گرفتیم دو مستند را تهیه کنیم یکی فلامینگوها، و دیگری در مورد حوزه تالاب طشک و بختگان. در این راستا از استادم سیدحسین آزادی کمک گرفتم و روند ساخت بازگشت فلامینگوها و تصویربرداریهای مختص آن رقم خورد. سید حسین آزادی کارگردان و نویسنده: در ابتدا بنده در این کار حضور نداشتم و آقای آرمان مهر و دوستانشان تصویربرداری را آغاز کرده بودند. آقای آرمان مهر با بنده تماس گرفتند و من به ایشان گفتم بزرگترین چالش این کار بعد از تصویربرداری سختی که دارد، بحث روایت میباشد و صرفاً تصاویر جذاب در کنار هم عامل نگهداشتن بیننده نیستند و بایستی یک روایت محکم و قصه پنهان را طرح کنی که بتوانی بیننده را تا آخر فیلم نگه داری. خوشبختانه پژوهشهای خوبی در این کار انجام و اطلاعات خوبی جمع آوری شده بود. بنده بعد از خوانش مطالب، خلاء و حلقههای مفقودهای را در پژوهش پیدا کردم و قرار شد که بنده فیلمها را ببینم و تصمیم بگیرم که چه روایتی میتوان برای آن ساخت. بنده زمان بسیاری را برای دیدن حجم های بالای فیلمها سپری کردم و در انتها انتخاب صحنهها از میان انبوه صورت گرفت که حقیقتا چالش بزرگی بود. شش ماه زمان برد تا من تمام تصاویر برداشت شده را ببینم و آنها را کوتاه کنم و از ۸ ساعت به ۵۳ دقیقه رساندم. در حین کار نیز نقایص کار با آقای آرمان مهر گزارش داده میشد تا پژوهش و یا تصویری از آن نقاط خلاء تهیه نماید و کم کم روایت در حال شکلگیری بود. نسخه اولیه ۴۵ الی ۵۰ دقیقه بود و احساس کردم که این زمان زیاد است. پس از آن احساس کردم تعدادی از شاتها کم میباشد ولی متأسفانه در برههای از زمان قرار گرفته بودیم که بختگان خشک بود و پرندگان در آن حضور نداشتند و عید ۱۴۰۰ حدود ۲۸ جلسه تصویربرداری از ساعت ۴ تا ۹ صبح برای گرفتن یک سری نماهای بسته ترتیب دادیم و بنده هم با این تصاویر تدوین را انجام دادم و اواخر اردیبهشت ۱۴۰۰ کار تدوین تمام شد و آماده برای صداگذاری و انتخاب موسیقی و سایر پارامترهای فیلم گردید. *** از چگونگی قرارگیری دو کارگردان در کنار هم ( دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند)و توازن بین خودتان و نقطه مشترک فرمایید که چگونه محقق گردید؟ محمد جواد آرمان مهر: علاقمندی بنده به کار محیط زیست به واسطه کارم ،میباشد که مستندساز در سازمان محیط زیست می باشم. بنده با استاد آزادی صحبت کردم و متوجه شدم که ایشان دغدغه محیط زیست و حیات وحش هم دارند و با صحبت با ایشان دغدغهها و چالشهای مشترک پیدا کردیم و گاهاً استاد آزادی از من پیشی میگرفت و این شد که جرقه شکلگیری چندین مستند دیگر نیز زده شد و مستند دیگری به نام «در فاصله ۲۸۰ » نیز در دست تولید داریم که در سال آینده به اتمام میرسد و در واقع این دغدغه مشترک که بین من و استاد آزادی وجود دارد ، منجر به همکاریهای مشترک گردید. سید حسین آزادی : کار کردن با آقای آرمان مهر به دلیل اهل تعامل بودن ایشان، بسیار لذت بخش است. طبیعتاً کسی که چنین خصوصیتی داشته باشد، کار کردن با او راحت است. ما در این کار یک تفکیک وظایف کردیم و بنابراین کار به صورت تعاملی پیش میرفت. در حقیقت بنده در بحث روایت بیشتر متمرکز شدم و در مبحث کارگردانی هم، اینکه چه زوایایی و چه نماهایی گرفته شود و همچنین دور و نزدیک شدن به سوژه و چگونگی گرفتن پلانهای مختلف با آقای آرمان مهر صحبت میکردیم. آقای آرمان مهر نیز در مبحث گرفتن تصاویر، همکاری لازم را انجام میدادند. به نظر بنده در کار دو نفره نکته مهم این است که منیتی در کار نباشد و وقتی در هر دو نفر، هدف این باشد که کار خوب شود، کار دیگر بدون تنشی پیش خواهد رفت. روحیه تعامل پذیری آقای آرمان مهر سبب شد که ما در کارهای بعدی با یکدیگر همکاری کنیم. مستند بعدی ما «در فاصله ۲۸۰ »است که ۸۰ درصد آن تکمیل است و در مرحله تقریباً نهایی است. مستند دیگری نیز با آقای آرمان مهر داریم که در مورد آهوهاست که در حوزه پارک ملی بمو و منطقه بید بیده آباده است که اینها در خطر انقراض اند و این مستند به تازگی استارت خورده است. *** در مورد نظام بصری فیلم و ناهمگون بودن تصاویر که به واسطه استفاده از دوربینهای مختلف و تبحر افراد مختلف پشت دوربین میتواند باشد و به وضوح در فیلم دیده میشود، چه مقدار به دلیل شرایط سوژه و چه مقدار به دلیل شرایط تولید، تهیه و بار مالی کار میباشد؟ محمد جواد آرمان مهر: در واقع ۵۰ ،۵۰ میباشد. در ابتدا تصاویر ابتدایی ما فول اچ دی بود و بعد تبدیل به فور کی شد. همانگونه که در فیلم دیده شد، مجموع وسایلی که ما حمل میکردیم چیزی در حدود ۳۰۰ کیلو میشد و گاهی تا زانو در نمکزار فرو میرفتیم و سرعت را خیلی پایین میآورد، بنابراین ما مجبور میشدیم که وسایل خوب و حرفهای را همراه خود نبریم. مثلاً در آخرین روزهای سال ۸۹، نزدیک کلونیهای خشکی در آباده طشک که میشدیم به دلیل اینکه مسیر ۷ الی ۸ کیلومتری را بایستی در شورزار طی میکردیم، مجبور میشدیم سه پایه و یا خیلی از تجهیزات دیگر را با خودمان نبریم و ما تنها در مهارلو موفق شدیم تصاویر بهتری بگیریم. در بختگان ما غیر از تصاویر هوایی نتوانستیم همانند مهارلو تصاویری تهیه کنیم و آن هم به خاطر شرایط محیطی بود. دید ابتدایی ما دید ثبتی بود و بعد تبدیل به دید مستندسازی شد. علاوه بر آن ما مجبور بودیم گاهی صبحهای بسیار زود برای تصویربرداری دریاچه برویم و بنده از ساعت ۴ صبح در دریاچه بودم و از همسرم به خاطر تحمل دوری و سختیهای کار و همراهی شان سپاسگزارم. خوشحالم که این مستند هم برای اکنون و هم برای آیندگان تهیه شد و ما ثبتی از پرندگانی که در این دریاچه حضور داشتهاند داریم و خوشحالم که توانستهایم در مورد فلامینگوها در استان فارس این ثبت را داشته باشیم. و امیدوارم که در آینده خداوند به ما عنایت کند و بارشهایی داشته باشیم تا این فلامینگوها زادگاهشان را فراموش نکنند. سید حسین آزادی : میخواهم یک نکتهای را به صحبتهای آقای آرمان مهر اضافه کنم. در تصویربرداریهای آخر در نزدیکیهای عید نوروز آقای آرمان مهر دچار گرمازدگی شدید می شوند و اگر با موتورسیکلت محلی مواجه نمیشد، خطر مرگ برای آقای آرمان مهر پیش میآمد. از یک ساعتی به بعد در نمکزار و دریاچه به دلیل مواد شیمیایی متعدد درون دریاچه، بخاری ایجاد میشود که بسیار خطرناک است و علاوه بر آن گرمای شدید سبب میشود که آن ایدهآل مد نظر فیلم را تحت تأثیر قرار دهد. مثال دیگر تمام شدن باتری برای گرفتن یک پلان به خصوص که زمان زیادی برای گرفتن آن صرف کردهای، در وسط دریاچه میباشد و بنابراین در برخی از شرایط، از حوزه انسان و توان او خارج میشود. *** اهمیت تدوین با توجه به حجم بالای تصاویر در این مستند بسیار مهم است، در این فیلم مشاهده شد که پلانهایی از عوامل و پشت صحنه ها داشتیم. آیا این پلانها به دلیل ایجاد تنوع بصری بوده است ؟ سید حسین آزادی: با توجه به اینکه بنده از فیلمبرداری کمی فاصله داشتم و در جریان سختی کار بودم، احساس کردم این کار جنبه دو وجهی دارد. بخشی در مورد روایت محیط زیست و مشکلات آن است و احساس کردم که بد نیست کمی، در مورد سختی ساخت این کار و تهیه مستند، نیز دیده شود. وجه دیگر آن این است که همه کار در واقع فلامینگوست و حتی برخی دوستان نیز انتقاد داشتند که خیلی تصاویر فلامینگو زیاد است، اما واقعاً باید چه کار کرد. قصه همین است، بنابراین برای اینکه وحدت از بین نرود و زمانی که وارد بختگان میشویم دیگر از آن خارج نشویم و برای اینکه تمام پلانها فقط فلامینگو نباشد دو تصمیم کلی گرفتیم، تصمیم گرفتیم هر چیزی که داریم که میتواند ما را دور کند، مثل همین پشت صحنهها، لازم بود که به کار گرفته شود و علت دیگر اینکه اگر ما بخواهیم تنها رنج را نشان بدهیم، ظرفیت بیننده برای دیدن این حجم از رنج و دیدن برهوت، سختی ها و موجودات فلاکت زدهای که در آنجا به دنبال ذرهای آب هستند، محدود است، بنابراین تصمیم گرفتیم که یک رفت و برگشتی به گذشته بختگان داشته باشیم و اصلاً روایت بر اساس این نوشته شد و مثلاً اگر سه دقیقه خشکسالی نشان میدهد، مجدد برمیگردیم به شرایطی که پر آبی بوده و به سمت روزگاری می بریم که بختگان پر آب بود. و در واقع قصه پردازی کنیم و اینها بهانه بود برای اینکه کمی دور شویم از این رنجها و رنج فیلم با تصویر آب، طبیعت و طراوت آن کمی تلطیف شود. علاوه بر آن پرداختن به تضاد نیز میباشد که ما دریابیم که بختگان چه بوده و الان چه هست؟ در جای جای روایت نیز، من این تضاد را نشان دادم؛ بر فرض مثال در ابتدای روایت که گفتم آدمی همانگونه که میتواند بر روی ماه قدم بزند و چنین کار شگفت انگیزی را انجام دهد، میتواند کار شگفت انگیز دیگری هم انجام دهد و بختگان را خشک کند. در واقع ما بسیار هنرمندیم. اینکه ما بتوانیم در عرض سه سال این حجم آب را دود کنیم و به هوا بفرستیم شگفت انگیز است و اصلاً حرفی نمیتوان زد. بنابراین باید با نیش و کنایه در این روایت صحبت به میان آورد. ***رسالت هر مستندی و کارکرد آن متفاوت است. گاهی مستندها منجر به مطالبهگری میشود. در واقع نظام حکمرانی ما اینگونه است که مدیران آنقدر درگیر بروکراسی میباشند که نمیتوانند در فضاهای این چنینی قرار بگیرند تا بتوانند آثار تصمیماتشان را ببینند و متوجه شوند که آن تصمیمات چه نتایجی در بر داشته است. کارکرد این مستند و تأثیرات و بازخوردی که بعد از نمایش این کار در فضاهای خصوصی و یا دادن فیلم به مسئولین، داشته اید، چه بوده است؟ محمد جواد آرمان مهر: یکی از کارکردهای آن این بود که روند زادآوری فلامینگوها نمایش داده شد. خاطرم هست که سال گذشته در تالاب بختگان زادآوری صورت گرفته بود که یکی از کنشگران محیط زیستی مدعی شده بود که اگر مسئولان کاری نمیکنند، ما آب معدنی تهیه کنیم و به سمت زیستگاه اینها بریزیم و بعد از نمایش این مستند برای خیلیها روند زادآوری فلامینگوها مشخص شد . بنابراین برای بسیاری از افراد مشخص شد که در مطالبهگری بایستی ، آگاهی عمومی در مورد مسائل مختلف محیط زیست داشت و از روی دلسوزی نمیتوان مسائلی را مطرح کرد که نسبت به آن آگاهی نداشت، چرا که در فیلم مشخص شد که فلامینگوها در محیطی با آب تا یک حد شوری مشخص میتوانند زادآوری کنند و کنشگری باید آگاهانه باشد. مطالبهگری برای بختگان بایستی به سمت حقابه باشد، مثلاً یه کار هنری سال گذشته در تالاب بختگان صورت گرفت به نام «۸۰ کیلومتر شنا در تالاب بختگان » منجر به اخذ حقابه ۴۰ تا ۵۰ مترمکعب از سد شد. و چنین مستندهایی میتواند آگاه سازی و تنویر افکار عمومی را در پی داشته باشد و سبب مطالبهگریهای به جا و خوبی شود.البته ما غیر از این اکران سه اکران بیشتر از این فیلم نداشته ایم ، یکی شبکه مستند بود که در دو نوبت در جشنواره فیلم های مستند پخش کرد و خوشبختانه سه جایزه نیز کار دریافت کرد و به عنوان بهترین مستند انتخاب شد و اکران دیگر در جشنواره فیلم کوتاه بود که منطقهای بود و در آنجا نمایش داده شد و یک اکران خصوصی هم در دانشگاه شیراز داشتیم. سید حسین آزادی:بازخوردها پس از دیدن فیلم اینگونه است که «ا اینجوری هم هست، مگه بختگان اینجوری هم هست، مگه بختگان فلامینگو هم داشت» نکته دیگر اینکه در مورد حجم آب از دست رفته این تالاب بایستی حجم آب از دست رفته این تالاب را ملموس میکردیم و اینکه گفته میشود دریاچه بختگان خشک شده یعنی چقدر و چه چیزی میتواند آن را به تصویر بکشد، اگر بخواهیم وسعت طشک و بختگان را به صورت اندازه زمین فوتبال به تصویر بکشیم ، این وسعت برابر با ۱۵ هزار زمین فوتبال میشود. در خصوص حجم آب طشک و بختگان در زمان ترسالی و پر آبی نیز اگر بخواهیم این آب را تصویر بکشیم و آن آب را برداریم و کل وسعت شیراز بریزیم، کل شیراز ۴ متر به زیر آب میرفت. بنابراین بازخورد بیشتر به صورت شگفتی بود و تلنگری زده شد . آزادی پس از این مصاحبه از افرادی که برای تماشای این مستند زیست محیطی آمده بودند تشکر کرد و افزود: سپاسگزارم که دغدغه محیط زیست را دارید. اگر این تعداد از حاضرین هر کدام نمایندهای برای محیط زیست باشند، ما امیدوار به محقق شدن اهداف متصور شده برای این فیلم شدهایم. امیدوارم فرصتی پیش آید تا بتوانیم کار بعدی را که در مورد بختگان است، در همین سالن نمایش دهیم و بتوانیم دغدغه خود را به دید و شنید شما برسانیم و حداقل برای محیط زیستمان مفید باشیم. خواهش تکمیلی جناب آزادی این بود: این فیلم را با توجه به اینکه هم اکران سالنی و هم اکران مجازی در سایت هاشور دارد، حتماً تبلیغ کنید تا دیده شود و پیکی برای ترویج دیدن این کار باشید، نه برای اینکه ما سازندگان این فیلم هستیم، بلکه برای هشداری که در این فیلم داده شده است و آگاهی عموم از این هشدار ضروری است . بایستی همگان حساس شویم به این فاجعهای که در حقیقت رخ داده و ممکن است در حوزههای دیگر نیز اتفاق بیفتد. مستند «بازگشت فلامینگوها» با کسب سه تندیس بهترین پژوهش، کارگردانی و بهترین فیلم، موفقترین اثر ششمین جشنواره تلویزیونی مستند بود.
|