حقابه، حق فراموش شده تالابها ابتکارجنوب، زهرا وصالى// امروزه با توجه به افزایش تقاضای آب، نگرش جهانی به سوی استفاده پایدار از منابع آب سوق پیدا کرده، به طوری که برنامهریزی پایدار و مؤثر منابع آب با حداکثرسازی توسعه اقتصادی- اجتماعی، بدون یک دیدگاه منطقی از نیاز آب زیست محیطی اکوسیستم میسر نمیباشد. در قوانین تخصیص آب بسیاری از کشورهای توسعه یافته به خصوص در هنگام اجرای پروژههای کلان مانند سدسازی، سهمی را برای نیازهای اکوسیستم پایین دست که ضامن بقا و پایداری آنها باشد، در نظر میگیرند که یکی از این اکوسیستمهای در معرض تهدید در کشور ما، تالابها میباشند که نقش بسیار مهمی را به لحاظ زیست محیطی دارا میباشند. تامین حقآبه تالابها بسیار ضروری است و مهمترین چالش تهدیدکننده تالابها در ایران، تأمین نشدن نیاز آبی آنهاست. تخریب و از بین رفتن تالاب تنها منجر به حذف یک اکوسیستم طبیعی نخواهد شد، بلکه اثرات بسیار بزرگی بر زندگی و سلامت انسان خواهد داشت. در مناطق خشکی همچون ایران و خاورمیانه یکی از عوامل گسترش و تشدید پدیده وضعیت گردو غبار همین تالابها میباشند. تالابها میتوانند یکی از شاخصهای مهم ارزیابی نحوه مدیریت حوضههای آبخیز باشد و در نتیجه ناخوش احوالی تالابها در کشور میتواند نشانهای آشکار از عدم توجه کافی و وافی به مدیریت صحیح و یکپارچه حوزههای آبخیز کشور و زنگ هشداری برای ضرورت بازنگری در سیاستها و راهبردهای فعلی و اتخاذ تصمیمهای مهم و فوری مدیریتی باشد. در حال حاضر ۴۲ تالاب ارزشمند این مرز و بوم به منشأ گرد و غبار تبدیل شده و ۴۳ درصد دیگر نیز پتانسیل تبدیل شدن به منشا گرد و غبار را داراست، این در حالیست که با استناد به ماده ۲ قانون حفاظت احیا و مدیریت تالابهای کشور، سازمان محیط زیست مکلف است نیاز آبی زیست محیطی تالابها را تعیین و وزارت نیرو در تأمین آن اقدام کند. بر اساس قانون حفاظت و احیای تالابها پرداخت حقابه زیست محیطی پس از مصرف شرب باید در اولویت وزارت نیرو باشد. اما وضعیت تالابهای کشور نشان میدهد این قانون به رغم نادیده گرفته شدن، نقض نیز شده است. در حال حاضر، بسیاری از تالابهای استان فارس به دلیل کمبود باران و خشکسالی در وضعیت نگران کنندهای قرار دارند. بسیاری از تالابها به دلیل کاهش آب و تخریب محیط زیست، با مشکلات جدی روبرو هستند. این وضعیت باعث کاهش تعداد پرندگان مهاجر در این منطقه شده است. اقدامات فوری برای حفظ و بهبود وضعیت تالابهای استان فارس ضروری است تا از نابود شدن این منابع طبیعی مهم جلوگیری شود. البته به جز جدیت در بحث گرفتن حقابه سطحی این تالابها، اهمیت به منابع آب زیرزمینی اطراف این تالابها بسیار حائز اهمیت است چرا که بسیاری از تالابهای استان فارس وابسته به آب زیرزمینی میباشند و پرداختن به این مسئله مهم نقش تعیین کنندهای در حیات و احیا آنها در استان فارس دارد. تالابهای بینالمللی فارس شامل بختگان، طشک،پریشان، کمجان میباشد و علاوه بر اینها تالابها دیگری مانند کافتر، مهارلو، هیرم، هرم و کاریان، هفت برم و برم شور وجود دارد. با این تعداد تالاب حتی میتوان استان فارس را به عنوان استان تالابهای کشور قلمداد نمود. تالابهای آب شور استان فارس شامل بختگان، طشک، مهارلو و کمجان میباشد. تالابهای آب شیرین استان فارس شامل کافتر، پریشان، هفت برم و ارژن میباشد که بسیاری از این تالابها در شرف مرگ هستند. در خصوص محاسبه حقابه این تالابها از منابع سطحی با روش تقریبی نسبتاً دقیقی، میتوان پیشبینی کرد که هر ساله چه میزان آب پشت سدها جمع میشود و با در نظر گرفتن مقدار دما و تبخیر میتوان سهم هر کدام از بخشها را مشخص کرد.نکته قابل توجه این است که با همین محاسبات ساده میتوان حقابه تالابها را محاسبه کرد، اما همین محاسبات یا انجام نمیشود یا به آن بها داده نمیشود تا بیشتر تالابها در مقاطع مختلفی از سال چشم انتظار رسیدن حقابه زیست محیطیشان باشند. امساک متولیان در پرداخت حقابه محیط زیستی تالابها و دریاچههای ایران در حالی است که دولت در یک سال گذشته کارزار بزرگی را برای تأمین حقابه هیرمند از افغانستان راه اندازی کردند. البته این اتفاق مهمی است که در جهت دیپلماسی آب باید انجام شود و حقابه ایران از کشورهای همسایه دریافت شود، اما با این رفتار داخلی در سیاست آبی ایران آیا تغییری در وضعیت بحرانی محیط زیست سیستان و بلوچستان رخ میدهد؟ در مجموع دولتی که در داخل حقابه تالاب را به درستی تأمین نمیکند، آیا تغییر در سیاستهایش رخ میدهد یا خیر! تالابها گهوارههای تنوع زیستی دنیا هستند که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری نقش مهمی در بقای گونه بیشماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود را ایفا میکنند. اکوسیستمها سالیانه حداقل ۳۳ تریلیون دلار ارزش خدماتی به وجود میآورند که ۹.۴ تریلیون دلار آن از طریق تالابها تأمین میشود. تالابها در بهبود کیفیت هوا و آب، کنترل سیلاب، تنوع زیستی، پرندگان مهاجر، گیاه پالایی نقش دارند،اما مهمترین نقش تالابها که در کشور ما هم حائز اهمیت است؛ کاهش طوفانهای گرد و غبار است که میتوان با تأمین حقابه تالابها مانع از تولید گرد و غبار شد؛ هرچند که تالابها ارزش اقتصادی زیادی در زمینههای شیلات، زراعت، تولید چوب، منابع انرژی لجنی و گیاهی و فرصتهای تفریحی و گردشگری دارند و بغیر از ارزشهای اقتصادی و اکولوژیکی تالابها ارزشهای تاریخی، علمی و تحقیقاتی و فرهنگی نیز دارند. حقابه تالابها ممکن است به دلایل مختلفی فراموش شده باشند. این امر ممکن است به عواملی مانند تغییرات زیستمحیطی، تخریب محیط زیست، کاهش منابع آب و یا عدم توجه به حفظ و حفاظت از منابع طبیعی برمیگردد. همچنین، عوامل اقتصادی و سیاسی نیز ممکن است نقش داشته باشند. برای حفظ و حفاظت از این منابع طبیعی بسیار ارزشمند، لازم است که توجه بیشتر به آنها شود و اقدامات مناسب برای حفظ آنها صورت گیرد. البته ذکر این نکته لازم است که بسیاری از تالابهای استان فارس تالابهای وابسته به آب زیرزمینی میباشند و مسیر احیا را باید در مدیریت مؤثر منابع آب زیرزمینی جستجو کرد و تراز حداقل هیدرولیکی آب زیرزمینی در تالابها را در نظر گرفته شود و نتایج بررسیهای بخش آب زیرزمینی دانشگاه شیراز که معتقد است مسیر احیا تالابهای استان در گرو مدیریت منابع آب زیرزمینی اطراف آن است جامه عمل پوشانده شود. حال سوالی که اینجا مطرح است اینست که در اطراف تالابهای خشک استان مثلا پریشان چقدر سیاستهای مدیریتی منابع آب زیرزمینی مثل کاهش برداشت یا تغییر الگوی کشت و جلوگیری از برداشتهای غیر مجاز صورت گرفته و آیا مراقب تراز آب زیرزمینی ورودی به تالابها هستیم یا نه؟ در راستای حفظ تالابها وابسته به مدیریت منابع آب زیرزمینی و برای حفظ تراز آب زیرزمینی که پایینتر از تراز کف تالاب نیفتد چه اقدامی در فارس انجام دادهایم؟ آیا کشاورزان اطراف این تالابها را متقاعد به کم کردن برداشت برای حفظ تالابها کرده ایم؟ آیا سطح و الگوی کشت اطراف تالابها را کم کرده ایم؟ ایا سیاستهای تنبیهی یا تشویقی مصرف آب زیرزمینی اطراف تالابها برای احیا آنها اتخاذ کرده ایم؟ آیا موتور پمپهای برداشت غیر مجاز از اطراف آبراهههای منتهی به تالابها دیده میشوند یا نادیدنی اند؟ اصلاً آیا نقش حیاتی حفظ تراز آب زیرزمینی به عنوان حقابه زیرزمینی تالابها در برنامههای ستاد احیای تالابها دیده شده است؟ و آخر اینکه آیا تالاب را به رسمیت شناختهایم که برایش حقابهای، حقی، قانونی و متولی قایل شویم؟
|