آهنگی که هرگز خاموش نخواهد شد زهراوصالى / ابتكارجنوب: سید آهنگ کوثر عضو هیئت علمی سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی استان فارس و پدر دانش نوین آبخوانداری ایران، کسی که منتقد سدسازیهای بسیاری بود و آبخوانداری را گزینهای خردمندانه برای مقابله با خشکسالیها در ایران میدانست از میان ما رفت و علاوه بر فرزندانش نیک آهنگ، شباهنگ ونیک رای، خیل عظیمی از دوستدارانش را داغدار کرد. پدر آبخوانداری ایران متولد شیراز و دارای مدرک تحصیلی دکترای روابط آب و خاک و گیاه با گرایش مهندسی آبیاری و آبشناسی جنگل از دانشگاه ارگن آمریکا بود. وی جوایز متعدد بین المللی به عنوان قهرمان آب تصاحب کرد ( جایزه سازمان اسکان بشر و جایزه رودخانههای بزرگ ساخته دست بشر ) و جوایز متعدد دیگری در جشنوارههای داخلی و جشنوارههای خوارزمی دریافت کرد. از او به عنوان پدر آبخوانداری نوین ایران یاد میکنند که به دلیل اولین طرح آبخوانداری که در سال ۱۳۶۱ و در گربایگان فسا با کاشت درختان اکالیپتوس و آکاسیا توسط کوثر اجرایی شد و سالهای بعد با تحقیقاتی زیر نظر او وسعت پیدا کرد. وی از منتقدان جدی سدسازی در ایران بود و ایران را با تبخیر ۲ متر در سال سزاوار مخازن سطحی نمیدانست، بلکه معتقد بود که بایستی این آبها در مخازن زیرزمینی یا همان آبخوانهای دانه درشت ذخیره شود. در خصوص شیراز نیز ساخت سد تنگ سرخ را خطری برای شیراز عنوان می کرد و با توجه به سازند آن معتقد بود که حجم قابل توجهی رسوب در مخزن انباشته خواهد شد و مستعد نشست است و شیراز را در معرض وقوع یک سیل ویرانگر قرار میدهد. همیشه میگفت که سدها محیط زیست را خراب، بیماریها را تشدید و مردم را بیخانمان میکند. محمد درویش در خصوص آهنگ کوثر به نقل از زندگینامه او نوشته است: "آهنگ کوثر موجودی عجیب است، فکر میکنم این عجیب بودن را پدرش همان هشتاد و اندی سال پیش دریافته بود وگرنه چرا باید نامی غیرمتعارف با حال و هوای آن روزگاران برای فرزندش انتخاب میکرد. مردی که بهترین دوست همه زندگیش را خرخاکیهای گربایگان فسا میداند و معترف به داشتن زبانی دراز است معلومه که معمولی نیست." نشستن پای صحبت های دلنشین و از سر دلسوزی و دغدغه مندی او بسیار اوقات خوشی را رقم می زد و این را همه اذعان دارند که این پیرمرد بسیار دوست داشتنی بود .دکتر کوثر همواره صحبتهای خود را اینگونه آغاز میکرد : "به نام فروریزنده بارانها، روان کننده تند آبها و پروردگار آبرفتهای درشت دانه" انگار که رسالت او و آرمانش نجات آبخوانها بود که کلام و عملش موید آن است که بعد از پایان تحصیلاتش هیچ وقت حاضر به زندگی در کشورهای جهان اول نشد و زندگی او در کانکسی در بیشه زارهای فسا گرفته تا زندگی در ممسنی، عشق و علاقه او به وطن و نجات آبخوانهای سرزمینش را نشان می دهد و آسایش و آرامشش را در نجات آبخوانها می دید. همیشه بانگ فریاد او برای سدهای عظیم ایران به پا بود و گلایهمند از اینکه چرا آبخوان داری هنوز نتوانسته در اولویتهای مدیریت آب کشور قرار گیرد. زبان و قلم زدن از بیان بزرگی این مرد قاصر است اکتفا می کنم به صحبت های دکتر در سخنرانی های مختلف او و نگاه خاص او به مسائل آبی باشد که با یادآوری آنها تلنگری زده باشم به آناني که باید راه مدیریت اب و فریادهای هشدار دهنده او را در خصوص ندای بی نوای آب زیرزمینی بشنوند و جامه عمل بپوشانند و این پیرمرد فرزانه آب و شخصیت تکرار نشدنی او را بهتر و بیشتر بشناسند تا شاید کمی اندیشه ژرف او را متوجه شوند. چقدر زود رفت و حیف و صد حیف که ما قدر این فرزانه ارزشمند را آنگونه که باید نشناختیم. مردی که هستی، دانش و سلامتی و توان خود را صرف آبادانی بیابانهای ایران و افزایش نادیدنیترین آب ممکن کرد. انگار که همه وجودش به پاکی ابی بود که برایش با همه وجود تلاش می کرد تا خرد ورزی را در مدیریت آب بانگ سر دهد.مرد تنهایی که صدایش را آنطور که شایسته بود نشنیدند اما هیچگاه ناامید نشد که هیچ بلکه فریادش رساتر میشد. در یکی از جلسات سخنرانیش گفته "آبخوانداری کوره راهی به سوی زیستگاهی پسندیده است و آب برکت زمین است و ما هنوز ناشکریم و آبخوان داری بهره وری بهینه از آب و خاک ستیغ کوهها تا آرامگاه آب است".این صحبت نشان از تفکر ارزشمند و نگاه عمیق استاد از بیان مسئله آب است. در سخنرانی دیگری بیان کرده که "سیلاب نعمت خداست و یک برکت است. این نادانی ماست که سیل را دردسر و مصیبت مینامیم. اگر سیل نبود در جهان حیات نبود سیلابها باید باشند تا سفرههای آب زیرزمینی سیراب شوند". بایستی جمله او در زمان دریافت جایزه معتبرش از یونسکو را بر سردر مجامع آبی و محیط زیستی قاب کنند که گفت: "آب باید مانند هوا دارایی تمام ساکنان کره زمین شناخته شود .این امر با توجه به وجود رودهای برون و درون مرزی گریز ناپذیر است". وی در تمام سخنرانیهایش تاکیدمیکرد" ما نامدیریت آب در ایران داریم ." طنز شیرین او در کلام و خوش صحبتی و درایت کلامی او را میتوان در این صحبت او دید که از او پرسیدند آرزویت چیست: گفت:" آرزویم آن است که بتوانم به اندازه یک حشره برای سرزمینم سودمند باشم." وقتی از او پرسیده میشود آیا به مرگ فکر کرده است میگوید: "بله باید رفت. من هم فکر کردم به مرگ، به رفتن فکر کردم همه اینها را مرور کرده ام: کوه، دشت، آبخیز و سیلاب. ذرات ما باید جهانی دیگر را بسازند. و وقتی از او پرسیده میشود قبل از رفتن برای همیشه چه خواهی گفت؟ پاسخ می دهد: "آب برکت زمین است و ما هنوز ناشکریم. ذرات ما باید با عشق جهان دیگر را بسازند." دکتر کوثر عزیز قرار بود ۳۶ روز دیگر برایت مراسم نکوداشتی برپا کنیم به پاس خدمات جهان شمولت.قرار بود آنجا باشم و درباره تو بنویسم، از نکوداشتت بنویسم ،قرار بود مجدد از صحبتهای تو بیاموزم و همه جملاتت را یادداشت برداری و ثبت و ضبط کنم ، امان از سایه مرگ امان از سایه مرگ امان از سایه مرگ همیشه در یاد و خاطر ما خواهی ماند پدر آبخوانداری ایران، آهنگ زندگی بخش کویرها و بیابانهای وطن تو هرگز خاموش نخواهی شد....
|